بررسي بازي Rage 2, با اينکه «پيت هاينز» رئيس بازاريابي بتزدا، پيشتر علاقهاش براي ساخت بازي Rage 2 را مطرح کرده بود، اما با توجه به موفقيتهاي Wolfenstein و Doom کمتر کسي تصور ميکرد که دنباله ديگر عنوان شوتر id Software که اثري متفاوت و تقريباً ناموفق بود، روزي ساخته شود. اما اواسط ماه مي 2018، وبسايت کانادايي Walmart با اشتباه خود نسخه جديد را لو داد و به شايعات دامن زد. موضوعي که ناشر را بر آن داشت تا بازي را پيش از موعد و قبل از برگزاري E3 به صورت رسمي معرفي کند.
با احياي Doom و اختصاص تمام زمان و نيروي id Software به ساخت اين فرانچايز، چندان عجيب نبود که توسعه Rage 2 به استوديويي ديگر واگذار شود و به همين منوال، وظيفه ساخت اثر مورد اشاره، به Avalanche Studios محول شد. اين استوديو سوئدي طي نسل هشت، عناويني مانند دو شماره جديد از سري Just Cause و همچنين Mad Max را عرضه کرده و با اينکه با ساخت بازيهاي جهان باز آشناست اما تجربههاي اخير تنها به خلق آثاري متوسط در اين ژانر انجاميده است.
Rage 2 دههها پس از نسخه اول روايت آن ميشود. جايي که کنترل «واکر»، آخرين رنجر بازمانده در جهاني پساآخراماني، به بازيکن سپرده ميشود. جهاني خيالي که با برخورد يک سيارک به نابودي کشيده شده و حالا جهشيافتهها آن را به تصرف خود در آوردهاند. نسل بشر رو به نابودي است و زيستگاههايي جديد ايجاد شده. زيستگاههايي که محل زندگي جناحهاي متفاوت است و گروهي با نام Authority خود را به عنوان نيروي نظامي جديد معرفي کرده است. گروه شرور داستان به دنبال تکنولوژي براي تحکيم حکومت ديکتاتوري خود است و وظيفه شماست که مقابل آنها بايستيد و رئيسشان را از پيش رو برداريد. به همين سادگي ميتوان ستينگ و داستان را در چند جمله خلاصه کرد. مواردي که همچون نسخه اول پيش پا افتاده هستند و با استانداردهاي روز کيلومترها فاصله دارند.
از همان شروع اغراق شده و احمقانه بازي ميتوان تا آخر قصه را خواند و انتظار اينکه در ادامه ماجرا بهبودي در روايت و کارگرداني مشاهده کنيم، اشتباه محض است. پرداخت شخصيتها هم اوضاع چندان خوبي ندارد و مخاطب نميتواند با شخصيت اصلي همذاتپنداري کند يا با NPCها خو بگيرد. ظاهراً رويکرد سازنده به روايت در Rage 2، مانند توصيف جان کارمک از نقش داستان در بازيهاي ويديويي است!
Rage 2 همچنان جهانباز است و اينبار بدون محدوديت و صفحهي لودينگ، ميتوان با خودروي جنگي به جايجاي نقشه سرک کشيد. حالا تنوع محيطي با حضور بيومهاي خاص بيشتر شده و بازي پالت رنگي متفاوتي را شامل ميشود. تنوع محيطها بدون بارگذاري، جالب هستند و چرخهي شبوروز بعضا قابهايي زيبا را از جهان ريج به نمايش ميگذارد. اما از نظر هنري، ريج 2 بهشدت دچار افت شده و علاوه بر خارج شدن از چهارچوب هنري نسخه قبلي، در جايگاه اثري مستقل هم جذابيت بصري خاصي ندارد. همه ما مشکلات تکنيکي ريج و مگاتکسچر بدنامش را به خاطر داريم، اما چه طور ميتوان آن صحنههاي بديع سال 2011 روي کنسولهاي ضعيف نسل هفتمي، آن هم به صورت 60 فريم را از ياد برد؟ قطعا يکي از موارد موثر استفاده از Apex انجين داخلي اولانچ به جاي id Tech است. شايد اين موتور باعث شده تا يک محيط يکپارچهي بزرگ را شاهد باشيم و حضور ذرات و فيزيک در انفجارها چشمگير باشد، اما سري را مخصوصا با اين تم پانک جديدش از ريشهها دور کرده است.
ماهيت اپن ورلد بازي باعث شده تا نقشه پر باشد از فعاليتهاي گوناگون، فعاليتهايي که مشابه جهانبازهاي بيکيفيت مدرن کار شده و پر است از کارهاي تکراري و خستهکننده. کمپهايي که بايد از اشرار خالي شوند و صندوقهايي که بايد لوت شوند. همچنين مبارزات با وسايل نقليه که حداقل انتظار داشتيم در سطح کيفي «مد مکس» ظاهر شوند، پايينتر از انتظار ما از آب درآمدهاند و اکتشاف که به هيچ وجه جهانِ بازي شما را به آن تشويق نميکند. جهاني بيهوده بزرگ و عاري از حس زندگي که باعث ميشود همان دنياي کوچکتر ريج 1 را ترجيح دهيد. و البته همان فعاليتهاي فرعي محدود را که در اينجا با ماموريتهاي سطحي جايگزين شده و انگيزهاي براي انجامش نيست.
نداشتن تجربهي کافي در ساخت شوتر اول شخص، موجب شده تا «ايد سافتور» خود وظيفه اکشنها را بر عهده بگيرد و نتيجه کار به طور مشخص از ديگر بخشهاي بازي برجستهتر است. گانپلي لذت بخش است و خوشبختانه تجربه اولانچ در خلق گيمپلي برآيندي و فيزيک محور چاشني کار اساتيد شوتر اول شخص شده است. از همين رو خواسته «تيم ويليتز» براي فراهم کردن يک بستر محيا شده است. بستري که از آن به عنوان محل اجرايي شدن «قدرت رؤياپردازي» بازيکن ياد ميشد و حالا با سيستم مبارزات Rage 2 محيا شده است. تواناييهاي مختلف با حضور عملکرد متفاوت هر اسلحه، سبکهاي بازي گوناگوني براي هر بازيکن را رقم ميزند و اين خلاقيت شماست که تا حدي مرز لذت از اکشنها را تعيين ميکند.
درباره این سایت