بررسي ويديويي بازي Mortal Kombat 11. در مطلب عناوين مورد انتظار سال 2019 گفته بودم که سري Mortal Kombat بخش مهمي از روان جمعي تمامي گيمرها به حساب ميآيد. از نظر سني اين سري، کمتر از 3 سال از من کوچکتر است و از اولين و دلپذيرترين تجربههايي که با بازيهاي ويدئويي داشتم، تجربه شمارههاي اوليه آن روي کنسول Sega Genesis بوده است. باور قلبي من اين است که بخش اعظمي از اينکه بعد از گذشت سالهاي طولاني هنوز هم دلبستگي بزرگي به بازيهاي ويدئويي دارم، بدون شک مديون سري MK است. ساليان متمادي با اوجهاي آن هيجان زده شده و با فرودهاي آن خون دل خوردهام، در نتيجه اين قصهها و تجارب مختلف، نوشتن بررسي آخرين شماره اين مجموعه براي من تبديل به يکي از سختترين چالشهاي اين چند وقت اخير شده، لطفاً با تلاش من براي نوشتن يک بررسي به دور از تعصب سالها طرفداري، در مورد بازي Mortal Kombat 11 همراه باشيد.
در پايان Mortal Kombat X و بعد از شکست Shinnok، خداي محافظ زمين يعني Raiden دچار آسيب روحي و رواني شد و با افتادن به ورطه تاريکي، مسير خطرناکي را براي آينده انتخاب کرد. «رِيدن» تصميم گرفت تا با تهاجم پيشگيرانه به سرزمينهايي که در تمام اين سالها تهديدي براي زمين بودند، يک بار براي هميشه کار اين دشمنان را يکسره کند. شروع اين تهاجم هم با حمله به Netherrealm آغاز ميشود، جايي که قهرمانهاي قديمي زمين، بعد از زنده شدن مجدد توسط «شيناک» و به واسطه نفرتي که از رِيدن داشتند، براي خود تاج و تختي به وجود آوردند و به دشمن درجه يک زمين تبديل شدهاند. حمله به «ندررلم» با وجود هزينه گزافي که دارد، با موفقيت انجام ميگيرد اما ناگهان سر و کله فردي به نام Kronika پيدا ميشود که قصد دارد تا خط زماني را به طور کامل تغيير داده و رِيدن را براي هميشه از صفحه روزگار محو کند. بدين منظور چندين شخصيت را از گذشته و لحظه پايان تورنمنت در جزيره Shang Tsung، به زمان حال ميآورد تا نقشه خود را عملي کند.
قبلتر و با اولين شماره از سري Injustice، تيم سازنده نشان داده بود که توانايي ساخت و پرداخت داستاني جذاب که نيازمند استفاده از ايده خطوط زماني موازي است را به طور تمام و کمال دارد. همينطور با نسخه سال 2011 سري MK هم از روايت داستاني با ايده دستکاري در سرنوشت از پيش نوشته شده، با سربلندي بيرون آمده بودند و با توجه به استفاده از هر دو ايده در Mortal Kombat 11، انتظار پرداخت داستاني سطح بالايي را داشتيم. خوشبختانه بخش کمپين MK 11 به بهترين شکل ممکن ساخته شده و به خصوص رشد قابل توجهي در کارگرداني لحظات سينمايي آن مشاهده ميشود. سطح ديالوگنويسي در شمارههاي قبلي چيز خارقالعادهاي نبوده و روحيه فيلمهاي رزمي دهه 70 و 80 ميلادي اينجا هم کماکان حفظ شده اما ديالوگها متمرکزتر و دقيقتر نوشته شدهاند و خبري از حاشيه رفتن نيست. در معدود صحنههايي هم که بار عاطفي آنها به درستي از آب در نميآيد، بيشتر تقصير بر گردن اجراي ضعيف برخي شخصيتهاست تا کيفيت ديالوگها. جوکهايي که به قصد طنز و براي تلطيف فضا به کار ميروند هم به جا و به موقع استفاده ميشوند و حس اجبار براي پر کن يک سهميه مشخص را ندارند.
بخش داستاني البته خالي از اشکال نيست و مواردي از آن با توجه بيشتر ميتوانست جذابتر باشد، مثلاً نقشهاي منفي جديد داستان آنطور که بايد و شايد حس تهديدآميزي را منتقل نميکنند و تغييراتي که در برخي از شخصيتهاي قديمي داده شده، به ابهتي که نزديک به 30 سال براي تعدادي از آنها ساخته شده بود، آسيب جبران ناپذيري وارد کرده است. از طرفي تا لحظات پاياني داستان، هر بار که قهرمانان به هدف نهايي خود از يک مأموريت مشخص ميرسند، در قالب يک بنبست مکزيکي، بايد هدف بدست آمده را به دشمنان تقديم کنند. ايراد ديگر بخش داستاني، استفاده نامناسب از بعضي شخصيتهاست که باعث القاي حس اضافه بودن آنها ميشود و با توجه به حذف بسياري از شخصيتهاي قسمتهاي قبلي، حذف چند نفر ديگر هم خدشهاي به بخش داستاني وارد نميکرد.
از سويي برخي اشارات و اسرار حاشيهاي موجب مقداري به هم ريختگي روايي ميشوند و از طرف ديگر تعداد قابل توجهي از شخصيتهاي مهم شماره قبلي در اين قسمت بدون ارائه هيچ توضيحي غايب هستند. آخرين ايرادي که يک حس کاملاً شخصي به حساب ميآيد و کليت روايت را زير سؤال ميبرد، اينست که در حالي که مقدمه چيني مناسبي براي ساخت يک داستان تاريک و تا حد زيادي شجاعانه در قسمت قبلي انجام گرفته شده بود، با ايده تغيير زمان و شرايط دنيا، در Mortal Kombat 11 از آن پتانسيل ايجاد شده استفاده نشده است. با همه اين تفاسير بدون شک بزرگترين گناه سازندگان، پايانبنديهاي ويژه هر شخصيت است که بعد از به پايان رساندن «برجهاي کلاسيک» پخش ميشود. در حاليکه هنوز تمامي اين پايانبنديها را نديدم اما با ديدن درصد قابل توجهي از آنها، با اطمينان ميتوانم بگويم که تقريباً همه آنها از روايتي سرسري و برخي از حس طنزي لوس و بيمزه برخوردارند که تمام لذت تلاش براي رسيدن به آنها را از بين ميبرد.
درباره این سایت